کــــ افــــ ه پــــ چــ پــــ چــ

ی کــافــه ی دنـج و راحـت بـرای رفـ ـاقـ ـتــ ...

کــــ افــــ ه پــــ چــ پــــ چــ

ی کــافــه ی دنـج و راحـت بـرای رفـ ـاقـ ـتــ ...

حاجی بابا میر غضب!!!

"قلیان را تازه کرد٬ داد به من. همینطور که میکشیدم٬ زن وزیر آمد که برود. زینب به خاطرم آمد. دیگر نتوانستم بکشم. آه سردی از دل پر درد کشیدم و سوار شدم.
چون روز پیش از نورجهان شنیدم که فرستادندش یه عمارت تابستانی که واقع است در پایین کوهی که بیرون دروازه قزوین است٬ که در آنجا مشق رقاصی و خوانندگی بکند؛ و شاه فرموده است که تا وقت مراجعت باید خوب و کامل باشد.
همین طور که میرفتم٬‌نتواستم خودداری بکنم و نگاه به طرف عمارتی که زینب در آنجا بود نکنم. اگر وقت دیگر بود٬‌محال بود که پای عمارت نروم٬ بلکه دفعه ی دیگر زینب را ببینم و او مرا ببیند٬‌لکن چون این همه بی وفایی را از او دیدم٬ اعتنایی نگذاشتم... "
 

  

درود 

متن بالا تکه ی کوتاهی بود از کتاب بسیار جالب ِ حاجی بابا میر غضب. این کتاب نوشته ی اسماعیل محلاتی٬‌مترجم دربار ناصرالدین شاه قاجاره. توی این رمان جالب میتونید اطلاعات خاص و دست اولی از اوضاع دربار قجری و رفتار مردم در اون دوران رو بدست بیارید. یکی دیگه از زیبایی های این رمان٬ پایان نامشخص و مبهم اونه که باعث میشه خواننده رو در مورد انتهاش به فکر فرو ببره. این کتاب رو با تصحیح هارون و هومن بخرید که غلطهای املایی و نگراشیش اصلاح شده و متن مقداری به فارسی امروز نزدیک تر شده و فهمش ساده تره.
در هر حال توصیه میکنم این کتاب رو بخونید. جالبه... 

 

پ.ن: 

۱/ حاجی بابا میر غضب - اسماعیل محلاتی- انتشارات آشیان - بهار ۱۳۸۹ -  داستان های فارسی قرن۱۴ - ۳۰۰۰  تومان 

۲/ شما کتاب جالبی برای خوندن پیشنهاد نمیدید؟ 

۳/ یه کتاب خوندنی بهم پیشنهاد بدید؟ همراه با مشخصات! 

۴/ کی می تونه یه کتاب رو برای خوندن و لذت بردن به من پیشنهاد بده؟ 

۵/ شما لطف کن و یه کتاب به من پیشنهاد کن که بخونم؟ 

۶/ کیست مرا یاری کند؟ یه کتاب؟ پیشنهاد؟ به من میدی؟