درود
قلها قصه ی عجیبی دارن. یه وقت دلت میخواد بری تو قلب یه نفر؛ یه وقت یه نفر دوست داره تو قلب تو جا پیدا کنه. اما این قلبها واسه خودشون سیستم دارن. بعضی آدمها قلبشون مثل پارکینگ اختصاصی می مونه و تنها و تنها یه نفر حق داره اون جا ماشینش رو پارک کنه. یعنی گر مذهب مردمان عاقل داری... یک یار بسنده کن که یک دل داری...خوش بحال کسی که تو قلب همچین آدمی جا داره. خیالش راحته که صاب پارکینگ همیشه بهش میرسه و تنها به فکر اونه. هفته ای یه بار حداقل شسته میشه. تمیز میشه. مشکلاتش رفع میشه... خلاصه همه جور بهش رسیدگی میشه.
بعضی دیگه از آدمها قلبشون مثل این پارکینگ عمومی ها میونه. مثل گاراژها!! یکی میاد... یکی میره... یکی میاد و سه ساعت میمونه. یکی بعد از ۳ روز میره و دیگه بر نمیگرده. یعنی کلن واسه صاب پارکینگ فرقی نداره که کی بیاد و کی بره و چقد بمونه؛ فقط واسش مهمه که سودشو ببره. اگه ماشینت توی این پارکینگ ها باشه نه کسی بهش میرسه نه توجهی بهش میکنه. تازه... ممکنه از ماشینت دزدی هم بکنن...
بی چاره کسی که دلش توی یه پارکینگ عمومی گیر کرده...
پ.ن:
۱/داستان عجیبی دارن این قلبها... مواظب قلبت باش... پارکینگ عمومیش نکنی یه وقت!! به یدونه ماشین قانع باش که همون ماشین توی روزگار سختی و مشکلات به دادت میرسه... از من گفتن!
۲/ یه بخش به پست های وبلاگم اضافه کردم به اسم یه فنجون نسکافه ی سرد شده که یکی از نظرات پست قبل رو که جالب نوشته شده و به دلم نشسته رو مینویسم. همین
یه فنجون نسکافه ی سرد شده:
حکیمچه: ببین خوب این بنده خدا از ابتدا اشتباه داره! برداشته میگه:فقط رئیس جمهور ایران نیست بلکه...
خوب یکی اول باید حالیش کنه که اصولا این رئیس جمهور بودنش هم زیر سواله!دیگه نماد رو بذار دم کوزه آبشو بخور.
سلام
خیلی باهات موافقم!
یه بار عاشق شو؛ به پاش بشین،براش بمیر و از این برنامه ها
خوشم میاد میفهمی چی میگم... دمت گرم...
ای لعنت به هرچی صاحب پارکینگ عمومیه!
حالا احتیاج به لعنت هم نداره... فقط شوما یه پارکینگ اختصاصی واسه خودت جور کن. کنار خیابون هم شرف داره به پارکینگ عمومی...
سلام
جالب بود!
به نظر من باید یه پارکینگ دیگه(ذخیره) اون طرف قلبت داشته باشی و اون عمومی باشه!
یه مدت بری تو فاز عمومی و وقتی دیگه احساس کردی میخای واقعا عاشق بشی در اون عمومیه رو تخته کنی و اون یکی رو باز کنی!!!!!!!!
در هر حال داشتن پارکینگ اختصاصی و وجود یه ماشین در اون لازمه... از اون طرف هم لازمه ماشینت رو توی یه پارکینگ اختصاصی پارک کنی نه عمومی!
منم نگفتم لازم نیست حتما لازمه!
ولی به وقتش!
نه زودتر ونه دیرتر که دیگه نتونی بیای بیرون یا بری تو!
همه چیز به وقتش درسته... من منکر این قضیه نیستم...
درود بر جوووون جونی
به نظر من اینکه آدم بخواد فقط یه نفر رو دوست داشته باشه و قلبش فقط مال یه نفر باشه اشتباهه.
در هر حال چه بخوای چه نخوای آدم های زیادی تو زندگیت هستند که دوستشون داری و بهشون علاقه داری اما این علاقه کم و زیاد داره و برای همه به یک اندازه نیست. هر کسی یه ارزشی داره و باید با توجه به ارزشش و ارزشی که اون برای تو قائل میشه دوستش داشته باشی و براش ارزش قائل بشی.
من خودم افراد زیادی رو دوست دارم اما این دوست داشتن اندازه داره و یک جور نیست. به نظرم به کار بردن واژه پارکینگ برای قلب آدم علایقش و تعریف اینجوری موضوع مشکل داره و درست نیست.
نظر شما محترم. اما من حرفمو زدم... شاید یه روز بهش رسیدی.
کاملا مخالفم که آدم با همه یه جور رفتار کنه یا به کسایی که دوستش دارند بی توجهی کنه اما نمیشه ادعا کرد که فقط یه نفر رو دوست دارم چون آدم های زیادی هستند که برات مهم هستند اما شاید فقط یک نفر برای من یا تو بالا ترین ارزش رو داره. اما با این که آدم ها رو با هم مقایسه کرد و به خاطر یک نفر از بقیه برید مخالفم
باید برای هر کس به اندازه ارزشش مایه گذاشت.
خب الان زندگی آدمها اینطوری شده. به یکی توجه میکنن که شاید به اندازه دمپایش هم دوسشون نداشته باشه و از اون طرف به کسی که واسشون میمیره بی توجهی میکنن.
قصه ی رابطه ی آدمها خیی عجیبه. خب وقتی یه نفر خیلی زیاد دوست داره و وقتش و افکارش و زندگیش رو برات میذاره بی انصافیه که مثلن فقط با یه سلام و علیک متفاوت با بقیه بخوای تفاوتش رو با سایرین بهش نشون بدی!
امیدوارم یه روز دوست داشتن رو درک کنی... و امیدوارم بفهمی کی واقعن دوست داره... و از اون مهمتر... کی ارزش داره دوستش داشته باشی...
من به این قضیه خیلی معتقدم!
این که تو قلبت فقط و فقط یه نفرو راه بدی اونم واسه همیشه!
اما الان دچار مشکل شدم تو رابطم!
نمی دونم!
رابطه آدما خیلی عجیبه!واقعا عجیبه...!
مهرتو به همه هدیه کن ولی عشقتو به یک نفر...این خیلی مهمه!
دقیقن اعتقاد قلبیم همین جمله ای بود که آخر نوشتی...
فقط می دونی که پارکینگ اختصاصی گرونه
راه پیدا کردنش بهش به این آسونیا نیست...
جوینده یابنده است...
اگه پیدا شد هر چقدر هم که گرون باشه ارزشش رو داره که بهاش رو پرداخت کنی...
سلام داداشی
یکی نخواد دلش کلا تو پارکینگی نباشه راحت تر نیست؟
سلام عزیزم
بالاخره یه جا باید پارکش کنی... بذاریش تو کوچه٬ بچه ای چیزی میاد و خط میندازه روش... بذاریش تو خیابون میدزدنش و اوراقش میکنن...
ما الان انرژی نداریم بشینیم پستت رو کامل بخونیم(البته بعدا می خونم ها!) فقط خواستم بگم کلی شاد شدم!نه یعنی الان کلی شاد شدم.یعنی پس تو هم تحویل می گیری پس؟؟
تحویل میگیرم پس؟؟!! مگه قبلن نمیگرفتم؟٬!
پارکیگ عمومی؟!؟!؟!؟!
واقعا با همون یکیش هم بسازیم بسه. پارکینگ رو ولش کن
:)
خداروشکر که من فعلا تو خیابونم
نه اختصاصیشو دارم نه عمومیش
به یکی از دوستام گفتم دستی که قراره واسه یه مدت کوتاه دستو پر کنه بهتر پر نکنه
چون وقتی یکی که میخواد بیاد واسه همیشه پرکنه دستو وقتی اونو ببینه ممکنه منصرف شه
اصن کلا میدونی چیه؟ طرز فکرا غلطه
میگن بزار جوونی کنیم بعد درست میشیم
این اشتباست
اگه از اول اشتباه بری خیلی کم پیش میاد دوباره بری تو راه درست
موفق و موید
بدرووووووووووووود
حرف خیلی خیلی جالبی زدی در مورد دست ها...
راستی من یه بلاگ تو بلاگ اسکای زدم
اما بلد نیستم نظراتشو فعال کنم
هلپ می
توی منوی مدیریت وبلاگت روی گزینه ی تنظیمات بخش نظردهی کلیک کن. صفحه که باز شد اون قسمت که نوشته تایید نظرات رو غیر فعال کن. همین
آدرس؟؟
قلبی اختصاصی هم پیدا میشه این روزا !!؟
جوابتو دادم عزیزم !!
توجیهی ه !!
این دست خود آدمهاسنت که اختصاصی باشن یا نه!! بگردی پیدا میشه!
سلام
خوب اگه قلبه تو پارکینگ اختصاصی باشه ماله دیگران عمومی باید چیکار کنی؟
بهتر نیست که همرنگ جماعت شیم؟
چرا همیشه میخوای نگات به دیگرون باشه... خودت واسه خودت زندگی کن
هوووووووووووووووووووووی فرزاد !
سلام !
هییییییییییییییییییییییییییییی علی
علیک!!!
اساسا باهات موافقم آدم باید بگرده یه ماشینی پیدا کنه که همه چیش فیت اون باشه از ترمز وکلاچ ودنده گرفته تااصلا اندازه ماشین که باید از در پارکینگت بیاد تو .با گاراژ مخالفم دل آدم باید متعهد بودن رو یاد بگیره اگه پار کینگت عمومی باشه شاید تا ابد یاد نگیری یه پارکینگاختصاصی درست کنی.
خوشم میاد اکثرن میفهمن چی میگم و موافقن منتهی اونی که باید متوجه بشه اعتقادی نداره!
باور داریم هیچ قلبی نمی تواند پارکینگ عمومی باشد.ذاتا خصلت قلب خصوصی بودن است و بس.یکتا و یگانه و تمام عیار بودن است و بس
لیکن برخی تظاهر می کنند به اینکه این پارکینگ یکپارچه را تکه تکه کرده اند و خیرات می کنند بین این و آن.در واقع چنین نیست.آنکه حالا هست و ۳ساعت دیگر نیست نمی تواند در قلب خانه داشته باشد.آنکه ۳روز هست و زان پس هرگز نیست عمرا اگر حتی رنگ دروازه ی دل را دیده باشد!!تقدس دل بالاتر از آن است که این امروزی ها و فردایی ها در آن جای خوش کنند.لیکن تظاهر بد دردیست برادر.بد دردی
دل فقط به اندازه ی یک نفر جا دارد.و آن یک نفر دیر یا زود می آید و در جایش می نشیند و هرگز هم نه بیرون می رود نه کس دیگری را داخل راه می دهد
اعضای دیگر بدن هستند که می توانند پارکینگ عمومی باشند و خودشان را به هر چیزی بمالانند.اعضایی مثل دست پا لب و یک سری جاهای تخصصی تر که واردش نمی شویم!!
حقیقت اینه که قلبها باید جای یک نفر باشند اما واقعیت چیز دیگریست...
والا الان که دیگه دلی برای کسی نمونده
:(
پس خوش به حال عزیز خودم....
خوش بحالش...
بعضیا هم کلا قلبشون پارکینگ نیستو کسیو توش راه نمیدن.
خب این از خودخواهیشونه... یه روزی ضررش رو میفهمن...
من همیشه به یک ماشین قانع بودم و سعی نکردم که قلبم پارکینگ عمومی بشه.اما چرا باید همون یک ماشین از پارکینگ قلبم دزدیده بشه؟
یاد شعر رایکا به نام(دوستم نداشتی)افتادم.
آها... وقتی کسی ماشینش تو پارکینگته باید همه جوره مراقبت باشی که دزد نبرش... باید حواست جمع میبود و مراقبتت کامل تر..
خودتم به حرفایی که میگی اعتقاد داری؟؟
بهشون عمل میکنی؟؟
من اینجا اعتقادات و افکرام رو مینویسم. آدمی هم با افکار و اعتقاداتشه که زندگی میکنه. چون اینهاست که رفتار رو میسازه...
این قلبی که تو داری در مورد صحبت می کنه در طول زندگی آدما فقط یدونه اس پس نمی شه یه پارکینگ اختصاصی کردش... چون ممکنه خیلی ها توش جا داشته باشن و تو همزمان بهشون برسی... ولی می شه تو یه پارکینگ یه جایگاه اختصاصی برای یه نفر گذاشت که همیشه ماله اون باشه و کسی دیگه ای حق ورود به اون رو نداشته باشه و حتما باید از بهترین قسمت های این پارکینگ باشن...(pent house) ولی به هر حال تو جایگاه های دیگه ی این قلب، آدمای زیاد دیگه ای جا دارن که حتی ممکنه خیلی هم اونجا دووم نیارن! چون یه وقتایی واقعا مجبوری که یکی رو از قلبت برونی...
--------
از اون فنجون نسکافه سردت هم ممنون چسبید!
ایده ی جالبی بود
محبتت رو به همه بده اما عشقت رو به یه نفر... منظورم این بود...
:.
نوش جان
بدبخت اونی که تو پارکینگ اوراقیها بیفته . خودم 2 مورد سراغ دارم .
اون که دیگه خیلی اوضاعش خرابه...
یه چیزی رو یادم رفت بگم . فکر نمیکنی بهتر باشه از کسی که ایدهی نظر برتر پست قبل رو ابداع کرده اجازه بگیری ؟
اجازه هست؟
اگه دلت یه روزی الکی الکی شد پارکینگ اختصاصی یه نفر.ولی بعد یه مدت فهمیدی که تموم عشقی که به پاش گذاشتی یه طرفه بوده
چی اگه به زور با شکستن دلت رفت بیرون چی؟اگه دل اون واسه تو پارکینگ نبود و تو تموم مدتی که باهاش بودی بهت دروغ میگفت !واقعا به نظرت میتونی با اطمینان قلبتو پارکینگ کسی کنی؟