درود
تابستون واسه من از دوران مدرسه و دبستان معنا پیدا کرد. وقتی که آخرهای خرداد امتحانات ثلث سوم رو میدادم و بعد از ۹ماه مدرسه رفتن احساس میکردم دیگه راحت شدم و با خیال خوش ۳ ماه ِ تابستون رو میگذروندم. کلاس تابستونی میرفتم... با بچه ها فوتبال بازی میکردیم... کارت بازی میکردیم... مسافرت میرفتیم... برنامه کودک های تلویزیون رو نگاه میکردیم... فارغ از هر فکر و خیالی تابستون رو فقط به خوشی و سرگرمی میگذروندیم. اوضاع تا دبیرستان هم همین طور بود. فقط تفاوتش این بود که دیگه مثلن برنامه کودک نگاه نمیکردم و فیلم زبون اصلی و صحنه دار و پرنور و از این صوبتا نگاه میکردم. تابستون کنکور هم که میخواستم درس بخونم اما نمیشد. یعنی حسش نمی اومد...
:.
کلن تابستون ها واسه من پر از خاطره است... خیلی از خاطرات ِ قشنگم مال ِ تابستونه...
:.
تابستون من توی خوزستان یعنی گرمای بالای ۵۰ درجه... شرجی بالای ۷۰ درصد... گرد و خاک... باد شدید... تابش عمود آفتاب... و...
:.
ماه رمضون هم که امسال وسط تابستونه...
:.
شاد باشید... اولینـــ روز تابـ ـستـ ـونـ ـیتـ ـون ب خوشیـــ ...
یه فنجون نسکافه ی سرد شده:
جودی آبوت:عجب بلبشویی این م.م.ل.ک.ت بی صاحاب ما!
سلام خوش بگذره ما که حالا حالاها گیریم امیدوارم امسال هم تابستانی خاطره انگیز را تجربه کنی.تابستانی سرشار از خاطرات خوب ودوست داشتنی
مٌـــتـٌــــشکرم...
جوووووووووووون
من که تو زود تر از همه بهت تبریک گفتم. تو اصلا یادت نبود اولین روز تابستونه. زبون خودم درد نکنه.
برای تو گفتم تابستون هام تو چه مایه ای بوده اما برای بقیه نمیگم.
جووووووون
ج
و
وو
ووو
وووو
ووووو
وووووو
ووووووو
وووووووو
ووووووووو
وووووووووو
ووووووووووو
وووووووووووو
ووووووووووووو
وووووووووووووو
ووووووووووووووو
وووووووووووووووو
وووووووووووووووون جونی... مرسی که تبریک گفتی عزیزم...
روزات تابستونی داداش....
تابستون با همه ی گرماش برای همه پر خاطره اس...
حتی برای فرهاد که می خوند:
تن تو ظهر تابستون و به یادم میاره....
مرسی عزیزم
:.
فرهاد هم گوش میدی؟
hi

آدرس وبتو بچه های uni بهم دادن.ظاهرت با فکرت متفاوتن.آدم جالبی هستی mr tofighi
ممنون از حضورت. ظاهرم با نوشته هام؟!! مگه ظارهم چه جوریه؟ یا نوشته هام چه ریختی ان؟
:.
در ضمن... از اسمم تو وبلاگ استفاده نکن. اینجا شخصیتم مجازیه! لطفن
راستی منم تبریک.........

متشکرم...
از اونجایی که تابستون من از وقتی مدرسه دست از سرم برداره شروع میشه پس باید بهت بگم که من مدتی هست که در تابستون به سر میبرم
!
!
؟
اما در کل :
فرا رسیدن تابستان بر شما دوست گرامی مبارک باد و اگر زیر ۲۰ سال هستی بر والدین ِ گرامی تسلیت باد
اون بازیه هم اینطوریه که مثلا یه صحنه ای رو در آینده از خودت تصور میکنی ! یا اینکه به نظرت در آینده مثلا 10 سال دیگه در چه حالی هستی و داری چه کار میکنی و چجور آدمی شدی و اینجوریا . هوم
شوما کلن تابستونی؟!!!
:.
متشکرم...
:.
من زیر ۲۰ سالم؟؟؟ من ۲۰ رد کردم!
:.
اوکی... مینویسمش
آقا من کاری ندارم که طرف سبزه یا قهوه ای یا قرمز! من به این کار دارم که حسابی حال گیری کرد
از وقتی مدرسه تموم شد دیگه اومدن تابستون حالیم نمیشه.اون سال ها تابستون یه معنی دیگه داشت
چه ربطی داشت!!!
شما اسمت کو؟
متنفرم از تابستون!!
خوبه که!!هی میشینی تنهایی سیگار میکشی!
به آخر تابستون فکر کن ...
فک کن...
مدرسه ها که تموم شد نمی دونم چرا احساس قشنگ اومدن تابستون کمرنگ شد.
امسال هم که تابستون و زمستون سر کارم!!!
خب راس میگی. تابستون بیشتر واسه بچه مدرسه ای ها معنی داره...
منم تابستون خوبی را واست در وبلاگستان آرزو دارم.
متشکرم
واژه قشنگیه
اونم تو خوزستان
هووووم جالبه
خب پس بگم درود خوزستان
شما که شیرازی من جاتو خالی میکنم
بدروووووود
شما خودت کجایی هستی همشیره!!!
سلام
ای گفتی تابستون داغ دلم تازه شد!
بازم زمان بچگی از دبیرستان تا حالا تابستون ندارم!
یا برا کنکور خوندم یا ترم تابستونه گرفتم
تابستون واسه بچه مدرسه ای ها یه معنی دیگه داره...
تابستون امسال یه تابستون متفاوته!
تابستونت مبارک!
از چه لحاظ متفاوته؟
ممنون...
واای آره چه روزایی بود.
من عاشقه اون آهنگه بودم که همیشه اول تابستون تلویزیون پخش میکرد.
اولشم این بود:
تابستونه فصلع شادیو خنده
بچه ها توی کوچه گرم بازی مثله چندتا پرنده...
آپم.
آره... یادته؟ خیلی قشنگ بود.
واااااااااااااااااای فرزاد قالب نو مبارک....

در کافه که باز شد چشمام این شکلی شد :
خیلی باحاله... روحیه گرفتیم اساسی داداشی
مرسی عزیزم... قشنگ شده؟؟
بابا طراح... بابا قالب... بابا شیک... بابا باکلاس....





حظی بردیم از :
•Design by : فـ ـرزاد کافـ ـه چـ ـی
خواهچ میکنم... شرمنده میکنی... مرسی... مرسی...
مبارکه ...این صحفه هم مبارک...
اون موقع ها خوب بود چون من کلش رو خونه مامان بزرگ بودم اما الان همش کاره...دوستش ندارم دیگه...زمستونا باحال تره...
امسال ماه رمضون فک کنم نشه روزه گرفت...چون می میرم...خدا هم که به مرگ من راضی نیست...پس اگه خدا بخواد و تحمل بهم نداد میگیرم ...اما اگه نه خدایا متاسفم...
آره... تابستون بچه مدرسه ها فرق داره...
:.
مرسی
:.
ماه رمضون که من کلن تا حالا روزه کامل گرفتم... گرما و سرماش هم مشکلی نداره واسم...
هم فرهاد گوش می دم هم وبلاگت خیلی قشنگ شده... معلومه خوش سلیقه ای....
هندونه نذار زیر بغلمون...
درود

ظاهرت چیزیش نیست و............. بی خیالش شو
ولی نوشته هات حرف دله،نتیجه ی فکره یا شاید خوده فکره
حرفات حرفای منم هست.....منم شبیه به تو فکر میکنم.وقتی نوشته هاتو خوندم هم خوشحال شدم هم دلم گرفت
هنوزم دلم گرفته...................................
OKدیگه اسمتو نمیگم(نمینویسم)
بدرود ف.ک.چ
ممنون از لطفت...
بازم بیا...
متوجه شدم.
خب امسال اولین تابستونه دانشجوییمونه دیگه...!
خواهش!
بله...
پس چرا من هیچ وقت تابستون ها رو دوست نداشتم. اصلا انگار کسل کننده ست. شاید هم برای گرمای هواشه...ولی به هر حال تابستون خوش
همه فصل ها قشنگه... باید زیبایی هاشون رو ببینی.
و فزراد قصه ما فکر کنم در کما به سر می برند که آپ نکرده...
آپ نمودیم....
فرزاد جان پدر را در یاب....
با بخون آموزنده شده وبم.
دریاب...